۱۳۸۹ مهر ۱۹, دوشنبه

هنرمند ایرانی و هجوم اقوام وحشی

هنرمند ایرانی که هیچگاه دور از حکمت و عرفان نبوده است ،پس از پذیرش دینی که نماینده
ایشان -جناب سلمان پارسی- با نشان دادن تواناییهاو لیاقتهای خود به عنوان یک ایرانی،
به یکی از بلندترین مراتب در حضور آخرین  پیام آور  نائل شده بود، و با شناخت توان بالای
آخرین دین آسمانی ، روح والا و خداداد ایرانی را به صورتهای گوناگون به قضاوت دنیا نهاد.

در هر کدام از زمینه های هنری و علمی که ایرانیان وارد آن شدند ،توان والا و بی مثال خویش
را اثبات نموده اند و چه والایی که با علم به این توان بی همتا ،هیچگاه ادعای برتری نژادی
ننموده اند (که این خود دلیل دیگری از علم فطری ایشان بوده است) .و نه تنها چنین ادعایی
ننموده اند بلکه با با اعمال خویش و هنر خود ،همواره مشعلدار فراخوان انسانیت به پاکی و
رستگاری بوده اند. این یکی از دلایلی است که این سرزمین به نام (پارسایان) سرزمین پارس
نامیده شده.
اگر چه ایرانی اینها را در طول تاریخ به اثبات رسانده اما همواره نیز از سوی همسایگان
غیر متمدن و حتی وحشی مورد هجوم و تهدید بوده است. همسایگانی که برخی ریشه در
قومهای راهزن و جنایتکار داشته اند ،نه تنها هیچگاه ایرانی متمدن و مظاهر تمدن او را
بر نتافته اند بلکه مدارک تاریخی حکایت از این دارد که با تمامی توان خویش در پی محو این
قوم متمدن برآمده اند. زمانی که توانسته اند ،شانس خود را با حملات نظامی بی نتیجه
آزموده اند، اما با شکست حملاتشان ،شعله ناپاک کین تاریخیشان فرو ننشسته که هیچ، به
دلیل مشاهده پیشرفت روز افزون این ملت متمدن ، تلاششان را برای نابود کردن این ملت
 در محورهای تازه ادامه داده اند ،از جمله نفوذ در میان ایرانیان ،تلاش برای ترویج فسادو
فحشاء از یکطرف و ایجاد اختلافات در میان ایرانیان برای جلوگیری ازقدرت گرفتن وحدت
ملی از سوئی و از همه مهمتر با بر سر کار آوردن مهره های دست نشانده خود در ایران
و نزدیک شدن به رویای دیرین خود بر نابود کردن کشوری به نام ایران و قومی متمدن
به نام ایرانی.