۱۳۹۱ خرداد ۲۸, یکشنبه




Persian calligraphy&painting

oil&acrylic on canvas
30x40 cm.

written:
a part of a hafez poem ,' its not possible to become a real muslem for a monster with tricks
and changing clothes'

اسم اعظم بکند کار خود ایدل خوش باش
که به تلبیس وحیل دیو مسلمان نشود

حافظ

اگرچه درستی این ضرب المثل که "بارکج به مقصد نمیرسد" را بارها دیده ایم اما این دلیل نمیشود که با یادآوری آن زهر روزهای تلخ را با شیرینی حقیقت نزدائیم. گروه زیرزمینی حجتیه که در وابستگیش به حداقل یکی از همسایگان بظاهردوستمان شکی باقی نمانده ،طبق صریح آیات قرآنی مصداق دشمنان خدا بر روی زمین بوده اند. وچه اشکالی دارد اگر بخاطر بیاوریم این فرمایش ششمین معصوم را که : "شخص را با عملکردش بسنجید ونه گفتارش"
وحتی فرزندان کوچک هم میدانند که در دین اجبار نیست.
حال اگر شما به نام دین اجبار بکاربرده ونتیجه معکوس آنرا در جامعه دیده و دست از کارتان برنداشتید پرواضح است که بدنبال همان نتیجه معکوس و ایجاد نفرت از دین در میان مردم بوده اید.
ما اگر با توجه به این واقعیت آشکار به مسائل کشورمان بنگریم بسیاری از سئوالها پاسخ صحیح خودرا خواهند یافت.






۱۳۹۱ خرداد ۱۴, یکشنبه






Persian calligraphy &painting

Oil&acrylic on canvas
30x40 cm.
written : Abdolghader Gilani
persian sufi ,master of masters in sufizm.
born in Gilan province of Iran,passed away in baghdad.(1077–1166)
نه تنها لزوم حفظ فرهنگ غنی سرزمین مظلوممان بلکه یافتن حیاتی مجدّد پس از شناخت آنهاست که هر صاحب وجدانی رابر آن میدارد که در حدّ توان به یادآوری آنچه که داریم بپردازیم ،تا از این طریق هم خون تازه ای در کالبد اجتماع تحت انواع سمپاشی هایمان بدود و هم اعتماد به نفسی را که بیش از سی سال است میخواهند از ایرانی سلب کنند احیا نمائیم.
حضرت عبدالقادر گیلانی را پس از شناخت آثار ایشان در سرزمینی که مهد کین و دشمنی با ایرانیان در طول تاریخ بوده ،به یقین از بزرگترین افتخاراتمان یافته ام.افتخاری که از دو مسیر همزمان تلاش نموده اند که از ما سلب کنند.
اول عثمانیان که با نفوذ در میان اهل سنت تلاش نموده اند با تغییر نام ایشان به جیل-جلان-وغیره و حتی با حذف هر مطلبی از کتب ایشان که درآن به ایرانی بودنشان اشاره شده هرگونه ارتباطشان با موطنشان را قطع نمایند.
در مسیر دوم به روحانی نمایانی برمیخوریم که دقیقا با همان اهداف عثمانیان ،درطول قرون اکثرمردم ما را حتی از وجود ایشان بیخبر نگاه داشته اند.
بهتر است به عزیزان هموطن یادآوری شود که بی تردید ایشان مقام نخست را در کرامات پس از حضرات معصومین-ع-در نظر همه مسلمانان جهان داشته اند




Painting

رنگ و روغن روی بوم
مروری یر یکی از آثار ایوان شیشکین
Oil on canvas
50x70 cm.
study at one of the forests of Ivan Shishkin




۱۳۹۱ فروردین ۲۶, شنبه



Painting


Oil on canvas

60x70 cm.


Study at one of masterpieces of master M.Farshchian -persian miniatorist.

Symbolizing battle between good and evil.

inspirated from Shahnameh .


شیرخدا و رستم دستانم آرزوست


مروری بر یکی از آثار استادفرشچیان با اعمال تغییراتی درصورت رستم که ازنظربنده چهره ای بیشتر الهی داشته .براساس روایتی از حضرت علی ،ایشان برای درس گرفتن ما درچنین روزهائی با اشاره به رستم فرموده اند کاش جای او بودم. که حداقل دوهدف میتوان برای این اظهار لطفشان یافت :اول اینکه به ما در این ایام بفهمانند که رستم نه شخصیتی افسانه ای بلکه یک واقعیت تاریخی ایران بوده.ودوم اینکه بدانیم لطف ایشان را به ایران وایرانیان.


دلیل دیگری که برای الهی بودن چهره رستم دارم غزلی از دیوان شمس است که جناب مولوی هم در

آن نام حضرت علی ورستم را در کنار هم آورده ، باز بااهداف متعدد از جمله اشاره به ایرانیان

امروز که :ای ایرانیان روزی خواهد آمد که قومی غیرمتمدن با نشاندن افراد خود درحکومت شما با هدف استیلای برمیهنتان آغاز به تمسخر ؛تحقیر؛وانکار وافسانه خواندن تاریخ شمابر خواهند آمد.درآن روز با خواندن این مصراع باید متوجه گردید که واقعی بودن رستم

ومبارزاتی که با دشمنان ایران کرده در حد واقعی بودن شخص علی بن ابیطالب-ع- بوده است.

همانقدرکه علی -ع-واقعی بوده، رستم هم.

گذشته از این اشارات خود حکیم فردوسی در حماسه شاهنامه تاکید مینماید:


تواین را دروغ و فسانه مدان


*


اماچرا بیش از سی سال است با ترفندهای مختلف میخواسته اند حماسه شاهنامه ورستم دستان

را دروغ و افسانه خوانده از متن زندگی ایرانیان خارج کنند؟


حماسه درتمامی ادبیات جهان به معنای حکایت مبارزه نیک و شر بوده است. شاهنامه حکیم فردوسی نه تنهاحکایت مبارزات قهرمان تاریخ ما رستم با دشمنان داخلی وخارجی ایران بوده

بلکه مجموعه ای از تاریخ ایران،روش شناسی اقوام خارجی اطراف ایران دردشمنی با ما-خصوصا اجداد

عثمانیهای کنونی ودشمنی فطریشان با ایران وایرانی-و نکات حکمی بسیار عمیق. ...

شاهنامه درمیان کتابهای حکمی و حماسی ما بلکه تنها مرجعیست که به تفصیل از ویژگیهای قومی تورانیان(اجداد همین عثمانیان)-ودشمنی فطریشان با ایران- ولزوم مبارزه در برابر حیله های ایشان برای نابودی ایران یادکرده و همین ویژگی از مهمترین دلائل دشمنی دست نشاندگان در حکومت ایران با شاهنامه بوده است .البته نباید فراموش نمود

که محوراساسی در کل شاهنامه مبارزه با مظاهر ناپاکی است -که در آنزمان هم ناپاکان، دشمنان داخلی وخارجی ایران بوده اند .

*


انسان تا مدت زیادی در میان عثمانیها زندگی نکند ممکن نیست به عمق کینه ایشان نسبت به

ایران و هرآنچه مربوط به آنست پی ببرد.

شما پس از گذشت بیش از ده سال درمیان ایشان میتوانید دریابید که آنها حتی از مولانا درباطن

نفرت دارند.مولانائی که در تمام عمرش حتی یک بیت شعر به ترکی نسرود.حتی یک بیت.

آیا این تفاقی بوده؟ کسی که سالها درمیان ایشان زندگی کرده میداند که اینکار عین اعلان

موضع برعلیه کسانیست که عثمانی را سرور باقی موجودات میدانند و میگویند روزی دنیا را

مجبورخواهیم ساخت به زبان ما حرف بزنند.وعلیرغم تمامی فشارها ،مولانا تنها وتنها به پارسی میسراید و بس. زمانیکه دلیل ترکی نسرودن اشعارش را میپرسند میگوید:

"معانی راکه دریک جمله فارسی میتوان گفت را باهزار جمله ترکی نمیتوان بیان نمود."

وکار به اینجا نیز ختم نمیشود.طبق گفته خود عثمانیها ایشان حتی درخانه هم فقط فارسی صحبت میکرده. به این جمله از مورخ و مولوی شناس معاصر عثمانی آقای گول پیناری دقت کنید :

"متاسفانه مولانا درخانه هم فقط فارسی حرف میزده." ببینید میگوید متاسفانه.


بازگردیم به بیت دیوان شمس : زین همرهان سست عناصر دلم گرفت

شیرخداورستم دستانم آرزوست


یقینا قصد مولانااز -این همرهان سست عناصر- جزاشاره به محل زندگی واطراف خود نبوده و اینجاست که بایدپرسید در برابر مصراع اول چرا ایشان همزمان از شیر خدا-مظهر مذهب ایرانیان-ورستم دستان-مظهر مبارزه جوئی ایرانیان با پلشتی- سخن میگوید.در محیطی که سخن گفتن از هرکدام از اینها مساویست با برافروختن خشم وکینه عثمانیان


*


مولانا بعنوان یکی از رهروان راه حق که کرامات هم داشته از پسِ قرون وهم از میان دل ِکسانی که عمق کینه ایشان نسبت به ما روزبروز بیشتر شده ،درمثنوی ودیوان شمس به ما

هشدار میدهد.